در ستایش زنجموره....

ساخت وبلاگ

امکانات وب

گفت ع رو تو حساس ه 

گفتم میدونم از من بدش میاد

گفت اینطوری نگو دلم میلرزه فقط فکر میکنه آدم مذهبی هستی

گفتم خب مذهبی ام.حالا که چه ؟ برم به این جرم تو کوره های آدم سوزی بسوزم...

من به عقاید همه احترام گذاشتم و میذارم...

اما خب ظاهرا روشنفکران از اونور بوم دارن میفتند و انتقام فشارهای دینی رو از خداباوران میگیرند...

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۶ساعت 18:39  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 163 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

ی سوپی درست کردم عجیب غریب

سبیه سوپهایی که مادر ممل تو کارتن دختر مهربان که یادم نیست اسمش چی بود تو اون دیگ کوچیک درست می کرد

هویج سیب زمینی گوجه سبزی سوپ ، 

نخودفرنگی ، کرفس، قارچ کدو و پیاز سرخ شده و رب

همه درسته 

بعد پوره شون کردم

معلوم نیست چه مزه ای گرفته 

نفهمیدم چی خوردم :))

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۶ساعت 23:57  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 156 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

امروز باید یک ساعت مرخصی بگیرم و زودتر برم بانک اون هفت و نیم پس اندازم رو بشکنم و بریزم توی کارتم.

پرداخت کنم و قال قضیه کنده شه...

ته دلم روشن ه...

شاید همه چیز باهم درست شد...

دوباره پول جمع میکنم...دلم روشن ه...

امیدوارم ختم به خیر شه...

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:6  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 144 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

سرگردونی...

مضطربی

اوضاع قابل کنترلت نیست

و..و...و...

اما این رو بدون اینها آخر خط زندگی نیستند

ارزش اذیت شدن ندارند 

ازخودت لطفا دست بردار...

بذار همه چیز آروم آروم اتفاق بیفته...

فکر نکن ازینجا به بعد...فکرهات رو قبلا کردی...

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:46  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : ۷۳۱, نویسنده : zanjamooreo بازدید : 155 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

ادامه تحصیل تو ایران یعنی جلوی صدنفر باید خوار و خفیف بشی...

بیرونی هام به به چه چه یا حسادت دارند...

کسی نمیفهمه چه گندآبی داخلش...

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 15:53  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 150 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

ی چیزی رو اصلا نمیتونم تحمل کنم به هیچ وجه

ریخت و پاشی خونه و کثیفی ش

بخصوص سرویس و حمام باید از تمیزی برق بزنند...

وسواسی ارث هردو مادربزرگمون ه که بماهم رسیده‌..

متأسفانه...

باید فردا ی وقتی بذارم برای نظافت...

وگرنه نمیتونم ی کلمه درس بخونم...

داستانی داریم ها...بشین درست رو بخون دیگه...

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۶ساعت 0:2  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : ۷۳۳, نویسنده : zanjamooreo بازدید : 137 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

م.ف پیام زده و دعوتم کرده به یک عصرانه ... پاسخی ندادم... آدم با شخصیتی ه و میدونم چی تو سرش ه... اما دیگه این چیزها از من گذشته... انگیزه ای ندارم نه انرژی و کششی برای عاطفه نه قصد ازدواج... امروز تو کتابفروشی ی کتاب خریدم از فالاچی زندگی جنگ و دیگر هیچ... کتابی که بخاطرش اسم فالاچی رفت توی لیست سیاه آمریکا.. کتاب گفتگوهاش هم جالب بود.بویژه مصاحبه اش با شاه... شاه از ارتباطات مذهبیش با عوالم غیب و الهاماتی که از طرف خدا و پیامبران و ائمه بهش میشده حرف میزنه !  از مأموریت مذهبی و الهی ش برای وطن... من رو یاد این دوره و زمان خودمون انداخت... یاد احمدی نژاد مثلا... اونجا که پشت جانماز خالی نماز در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : ۷۳۴, نویسنده : zanjamooreo بازدید : 140 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

چه غمی توی چشماش بود...

دلم لرزید...

سعی کردم بهش قوت قلب بدم...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : ۷۳۵, نویسنده : zanjamooreo بازدید : 150 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

انقدر غبار روی دوستی ها رو میگیره که وقتی از تنها دوستت میپرسی خوبی؟

می نویسه چطور ؟..

اما امروز پیام داد  و حالم رو پرسید و عذرخواهی که ببخش سراغت رو نگرفتم سرم شلوغ ه...

جواب ندادم.حوصله نداشتم...

اما اشکالی نداره فاطمه...

من درک می کنم...

خوش باشی هرجا که هستی دوست جان...

مطمئن باش که در دوستی و هرچیزی شبه اون بی توقع ه بی توقعم...

+ نوشته شده در  جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 2:1  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : ۷۳۶, نویسنده : zanjamooreo بازدید : 153 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:43

از دکتر الف بدم میاد...

دیگه دوست ندارم ببینمش...

واقعا دوست ندارم..

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 159 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

بیرون انقدر روشن ه که فکر میکنی حوالی صبح ه...

انگار بعد از کسوف ماه روشنتر شده...

خوابم نمیبره...

با اینکه خیلی خسته ام...

چندوقت ه تو کوچه ها میگردم دنبال سهراب...

نیست انگار...

+ نوشته شده در  سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 2:45  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 146 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

دیشب گمونم از سه گذشته بود که خوابیدم.

صبح هم خواب موندم...

امشب ساعت ۸ باید برم اونجا...

یادم نره خوبه...

+ نوشته شده در  سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 10:38  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 161 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

من که نای درس خودندن ندارم

پی دی اف اصلاحی پروپوزال رو هم برای دکتر ارسال کردم

خب...حداقل ی ساعتی کتاب بخونم بعد آماده شم برم...

دیکتاتورها و سینما 

بیژن اشتری

نشر دنیای تصویر

فصل اول ؛ لنین...

+ نوشته شده در  سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 17:26  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 152 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

از خواب دارم هلاک میشم...

این کتاب ه مثل قرص خواب بود...

دل شوره اذیتم میکنه

باید رفتنی دوتا نوافن بندازم و برم...

+ نوشته شده در  سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 17:36  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 136 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

سه تومن تا اینجا

چهارتومنم تا اول شهریور

حدودا هفت میلیون...

هشتصد تومن از این ور

تا اونجا هم حالا بگو دو تومن

بشه دو و هشتصد

کلا نه و هشتصد...

نه میلیون و هشتصد هزار تومن ؟

آره دیگه همین حدودهاست...

فکر نکنم اشتباه کرده باشم...

زیاده...

نه و هشتصد...

خیلی زیاده...

نمی تونم درکش کنم...نه و هشتصد...

+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 1:8  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 158 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

ی عکس قدیمی دیدم الان که تولد ۶ سالگیم بود و کنار ی کیک ایستادم که شمعهارو فوت کنم.

ی بلوز سفید توری و دامن مشکی کوتاه با ی جوراب سفید ساق کوتاه تنم کردن

سمت راست نیمرخ بابا مامان توی عکس ه که از ذوق من ذوق کردند و باتمام وجود لبخند زدن...

انکار تمام شادی دنیا تو وجود من بوده...

نمیدونم چرا با دیدن بابا مامان و‌جوونی شون از خودم متنفر شدم...

+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 1:18  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 160 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

دیگه حالم داره از بعضی چیزها بهم میخوره...

حتی چیزهایی که قبلا بدم نمیومد...

مثل چت کردن با ی غریبه...

یا مذدم ی چیزیشون ه یا من نمی فهممشون...

+ نوشته شده در  چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 13:16  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 164 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

اول که ایمیل دکتر ن رو خوندم موندم... خسته بودم و تازه از سرکار اومده بودم گفتم دوباره ایرادگرفته..اعصابم خورد شده بود و گرفتم خوابیدم اما از استرس بیدارشدم و دوباره خوندم دیدم نه ...انگار بیان مساله رو تایید کرده و گفته سوالات پروپوزال رو اینطوری بنویس من فکر کرده بودم میگه بیان مساله رو تغییر بده. در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 148 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35

نتونستم چشم روی هم بذارم...

خوابم نمی بره...

میخوام طلوع خورشید رو ببینم‌...

+ نوشته شده در  جمعه بیستم مرداد ۱۳۹۶ساعت 4:32&nbsp توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 169 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:35